سازمانهای امروز، به سرعت در حال تغییر و حرکت در مسیر تحول دیجیتال هستند. بخش بزرگی از این تحول دیجیتال، چگونگی تحول نیروی کار به عنوان بزرگترین دارایی و سرمایه اکثر سازمانها است. اکثر سازمانها در حال آغاز تحول دیجیتال هستند و تجربه کارکنان، به کانون این تحول تبدیل شده است.
در ادامه، ۳ دلیل مهم برای اینکه تجربه کارکنان یکی از اولویتهای اصلی تحول دیجیتال است را بررسی خواهیم نمود.
۱. کسب استعدادهای صحیح، به معنای بهدست آوردن تکنولوژیهای صحیح است.
سازمانها برای حمایت از تحول و رشد دیجیتالی خود، به افراد کارآمد و دارای مهارتهای درست نیاز دارند. کارکنان دارای دانش فنی، به شدت خواهان ابزارهای بهتر و تجربیات دیجیتالی جهت پشتیبانی از نیازهای خود هستند. بنابراین تکنولوژی، نقش مهمی در چگونگی رقابت یک سازمان جهت گزینههای شغلی جدید ایفا میکند. تجربیات دیجیتال ارائه شده به کارکنان، به شکل قابل توجهی نحوه نگاه به سازمان را شکل داده و از این رو، تجربه کارکنان از استخدام تا بازنشستگی، یک گفتگوی مهم در سطح عالی هر سازمان است.
از سوی دیگر، کارکنان بالقوه، صرفا به دنبال تکنولوژیهایی که سازمان در مورد شغل ارائه میدهد نیستند. آنها از نخستین نقطه تماس، نظر خود را نسبت به تجربه دیجیتال سازمان شکل میدهند. فرایندهای جذب و عجینسازی پرسنل جدید (چه انعطافپذیر و کاربرپسند باشد چه خیر)، به اندازه ابزارها و فرایندهای کاری روزانه، منعکس کننده فرهنگ سازمان خواهد بود.
۲. اولویت قراردادن مشتری به معنای اولویت قراردادن کارکنان است.
سازمانها غالبا در مورد رویکرد مشتریمحور برای دستیابی به تحول دیجیتال صحبت میکنند. در بیشتر سازمانها و موسسات، کارکنان سازمان به طور مستقیم تجربیات مشتریان را تحویل گرفته و ارائه میدهند. بنابراین با تحول تجربیات کارکنان و کارمندان، سازمانها میتوانند تجربیات مشتریان خود را متحول سازند.
به عنوان مثال، بانکها در حال ایجاد شعب نسل آینده و کارکنانی با ابزارهای تکنولوژیکی همراه هستند. این تغییر، باعث خواهد شد تا کارکنان از پشت میز حرکت کرده و آنها را قادر به ارائه تجربههای تعاملی و شخصیتر برای مشتریان میسازد.
این موضوع در صنایع دیگر نیز در حال وقوع است. بیمارستانهایی که جریان کار را سادهتر کرده و به پزشکان اجازه میدهند تا وقت بیشتری را با بیماران بگذرانند و سیستمهای خردهفروشی که تجهیزات فروش موبایلی در اختیار همکاران خود قرار داده و توجه سریعتر و شخصیتر خریداران در فروشگاه را از این طریق، ارائه مینمایند.
۳. رشد درآمد به معنای رشد مشارکت کارکنان است.
هدف اصلی هرگونه تحول دیجیتال، کنترل صحیح رشد سطوح بالا و پایین سازمانی از طریق مدلها و فرایندهای جدید کسب و کار است. جهت دستیابی به این هدف، مشارکت کارکنان بسیار مهم است. بین کارکنان علاقهمند، خوشحال و بهرهوری آنها در کار و همچنین میزان موفقیت سازمانها، ارتباط معناداری وجود دارد. مشارکت کارکنان روی بسیاری از محرکهای کسبوکار از بهرهوری گرفته تا نگهداشت کارکنان، تاثیر میگذارد.
بیشتر کارکنان حداقل بخشی از روزهای کاری خود را با تکنولوژی سپری میکنند. سازمانها میتوانند با انجام سریع و آسان کارها در زمان واقعی، آن زمان را برای کارکنان بسیار جذابتر سازند. به عنوان مثال، کارکنان میتوانند از طریق فضای کاری دیجیتال شخصی شده خود و از طریق ابزارهای تکنولوژیکی همراه، در هر مکان و زمان، به کلیه منابع کار، برنامهها و گردش کار خود دسترسی پیدا کنند.
برای تسریع در تحول دیجیتال، بسیاری از سازمانها به سرعت در حال گسترش زیرساختها و قابلیتهای خود هستند تا از تکنولوژیهای پیشرفتهتری استفاده نمایند. چنین تکنولوژیهای جدید و نوظهوری مانند تکنولوژی ابری، اینترنت اشیاء، شبکه ۵G، واقعیت افزوده و هوش مصنوعی، صرفا ارزش و انتظارات را برای تکنولوژیهای کارکنان مانند فضاهای کاری دیجیتال افزایش میدهند.
این تکنولوژیهای نوظهور میتوانند فرصتهای بیشتری را برای بهبود ظرفیتها، دسترسی و توانمندی در گردش کار پیشرفتهتر و موبایلی ایجاد، و سطح مشارکت و بهرهوری کارکنان را به سطح بالاتری ارتقا دهند.