شبکه اجتماعی سازمانی از جمله ابزارهایی است که توسط کارمندان سازمان برای انجام طیف گستردهای از اهداف نظیر پرسیدن سوال از شبکه خبرگی، دریافت پشتیبانی و حتی تشریک مساعی و مشکلات با همکاران استفاده میشود. استفاده از شبکه اجتماعی سازمانی منجر به ارتقا عملکرد سازمانی شده و به اشتراکگذاری دانش مفید خواهد انجامید. از سوی دیگر به دلیل شدت توزیع شدگی و شبکهای شدن سازمانها، شبکه اجتماعی سازمانی چالش تسهیم دانش در زمان و مکان سازمانی را کاهش خواهد داد.
شبکههای اجتماعی سازمانی فرصتی برای تحکیم و یکپارچگی ابزارهای مختلف سازمانی نظیر شبکههای داخلی، پورتال و ویکیها به یک پلت فرم و بستر واحد را فراهم میآورد و در نتیجه منجر به صرفهجویی در هزینهها و کاهش سردرگمی افراد در کانالهای سازمانی خواهد شد. با استفاده از شبکه اجتماعی سازمانی، پرسنل سازمان مجبور به استفاده از سیستمهای مختلف در گردش کار خود نبوده، و سازمان و کارمندان آن قادر هستند که تمامی تلاشها و تجارب خود را در قالب این سیستم یکپارچه، تسهیم نمایند. شبکههای اجتماعی سازمانی علاوه بر ایجاد امکان دسترسی و برقراری ارتباط میان پرسنل درون مرزهای سازمانی، دسترسی و ارتباط با شرکا و ذینفعان خارجی سازمان را در راستای همسوسازی بین کسب و کار در سراسر سازمان ایجاد مینمایند.
در عصر اجتماعی و با مشارکت بیش از نیمی از جمعیت اینترنتی در شبکههای اجتماعی، سازمانها متوجه تاثیر ابتکارات و نوآوری اجتماعی در کسب و کار خود شدهاند و بر همین اساس، بسیاری از صنایع به طور فزایندهای پیادهسازی شبکههای اجتماعی سازمانی را جهت حفظ مزیت رقابتی خود در پیش گرفتهاند. همانطور که استفاده از ابزارهای سازمانی اجتماعی منحنی بلوغ را بالا برده است؛ استراتژیهای شبکه اجتماعی سازمانی، این فرصت را در اختیار سازمان قرار میدهند که راهکارهای کسب و کار خود را به یک مدل ارتباطی شفافتر تبدیل نمایند.
الیسون و بوید، سه مشخصه کلیدی در تعریف خود از شبکه اجتماعی بیان مینمایند. از دید آنها سایت شبکه اجتماعی، پلت فرمهای ارتباطی شبکهای بوده که در آن مشارکت کنندگان سه شاخصه اصلی دارند:
این ویژگیهای فنی به تعاملات موجود در این سایتها شکل منسجم داده و در رابطه با اهداف کاربر، برداشتها، و دیگر عوامل اجتماعی و ارائه مبنایی برای درک این ابزار در چارچوب سازمان، کمک مینماید.
شبکه اجتماعی سازمانی، به طور فزایندهای در حال گسترش در میان سازمانهای بزرگ و کوچک هستند. تواناییهای بالقوه این شبکهها جهت حمایت از شیوههای به اشتراکگذاری دانش در سازمان از دو جنبه قابل بحث میباشد:
اول اینکه مطابق با تجربیات قبلی و با استفاده از مفاهیم کارایی جمعی و کارایی برای سازماندهی به مطالعه رسانههای اجتماعی پرداخته و طبق این نظریه، شبکههای اجتماعی سازمانی به اشتراکگذاری دانش در سازمانها کمک مینمایند.
دوم اینکه شبکه اجتماعی سازمانی، طریقه نوینی از تسهیم دانش را از طریق در نظر گرفتن پویایی سرمایه اجتماعی، حمایت از روابط و تعاملات، تغییرات محتوایی و تعاملات شبکهای را فراهم کرده است.
به این ترتیب، شبکه اجتماعی سازمانی میتواند ابزار کارآمدی در پشتیبانی و توسعه فرایند اشتراکگذاری دانش در سطح سازمان و در میان کارمندان آن باشد.