فراموشی سازمانی، توانایی حذف دانش ناکارآمد و منسوخ است و بخش مهمی از پویایی دانش در سازمانها محسوب میشود. یادگیری سازمانی مبتنی بر همگامی با محیط نوین کنونی، برنامههای جدید و روندهای اجرایی استاندارد است. در این مسیر فراموشی سازمانی نیز میتواند در موفقیت برنامههای یادگیری سازمانی موثر باشد.
یادگیریزدایی در سازمان
یادگیری برای ایجاد دانش نوین ضروری است؛ اما در عین حال تضمینی برای سودمندی دانش آموخته شده و سازگاری آن با محیط نیست. به عبارت بهتر، بهرهبرداری از دانش موجود تنها زمانی مفید است که شرایط محیطی ثابت بماند. اگر محیط تغییر کند، دانش مرتبط با محیطهای سازمانی منسوخ شده منفعتی نخواهند داشت. نگهداری از این دانش صرفا هزینهبر خواهد بود و این دانش بدون هیچ نوع سودمندی، تبدیل به یک بار اضافه بر دوش سازمان میشود. کما اینکه در صورت افزایش این نوع از دانشهای منسوخ شده و عدم حذف انها از سازمان، دستهبندی و سازماندهی دانش مفدی نیز دشوارتر بوده و منجر به برهم زدن نظم دانش مفید خواهد بود.
به همین دلیل اهمیت یادگیری زدایی دانش منسوخ شده و آغاز یادگیری دانش نوین و کاربردی، آن هم در عصر حاضر و با سرعت بسیار بالای تولید اطلاعات و دانش جدید، اهمیت بسیاری خواهد داشت. در فرایند مدیریت دانش و یادگیری سازمانی همواره از کسب دانش جدید و یادگیری آن صحبت میشود اما بخش مهمی که پنهان مانده است، زدودن دانش منسوخ شده و ناکارآمد است. خلق دانش فرایندی پویا است و به همین دلیل، اغلب یادگیری زدایی برنامههای موجود و یادگیری قابلیتهای جدید ضرورت دارد.
فراموشی سازمانی
به صورت کلی دو رویکرد عمده در فراموشی سازمانی وجود دارد:
در رویکرد اول، سازمانها به شکل تصادفی دانشی را فراموش میکنند. این فراموشی میتواند به دلیل ضعف در سیستم ذخیرهسازی دانش، عدم استفاده از مدیریت دانش و ابزارها و تکنیکهای آن، عدم تبدیل دانش ضمنی افراد به دانش آشکار و خروج آنها از سازمان و عواملی مشابه با این عوامل باشد.
این نوع از فراموشی منجر به نتابج منفی جدی شده و اثرات منفی زیادی را برای سازمان به همراه خواهد داشت. انجام دوبارهکاری، اتلاف زمان، منابع مالی و نیروی انسانی از جمله اثرات این نوع از فراموشی دانش سازمانی است.
اما رویکرد دوم از فراموشی سازمانی، به اهمیت یادگیری زدایی دانش منسوخ شده در روند یادگیری سازمان میپردازد. در این نوع از فراموشی، نه تنها سازمان متضرر نخواهد شد، بلکه این فراموشی برای سازمان مثمر ثمر نیز خواهد بود. مطابق با این رویکرد که به نوعی فراموشی هدفمند خوانده میشود، سازمان میبایست تا روندهای قدیمی و منسوخ شده خود را فراموش کند تا بتواند روشهای جدیدتر و مناسبتری را برای انجام امور خود بیاموزد.
بخش مهمی از پویایی دانش در یک سازمان، فراموشی دانش منسوخ شده است. مسئلهای که کمتر به آن پرداخته شده این است که ناتوانی در یادگیری زدایی این دسته از دانش، ضعف بزرگی در روند مدیریت دانش سازمان بوده و مانعی جدی بر سر راه پویایی دانش سازمانی خواهد بود. سازمانهایی که توانایی حذف دانش منسوخ شده و یادگیری دانش جدید را دارند، با محیط متغیر و شرایط کنونی محیطی سازگارتر بوده و در نتیجه احتمال بیشتری برای بقا و حفظ خود دارند.
برگرفته شده از:
حاجیعزیزی، نادیه؛ دختعصمتی، محدثه؛ مرادی، شیما. “فراموشی سازمانی: رویکردی نوین در مدیریت دانش”. فصلنامه پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات.